یک اتفاق عجیب !
مسافر تاکسی آهسته روی شونهی راننده زد چون میخواست ازش یه سوال بپرسه… راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد…نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس…از جدول کنار خیابون رفت بالا…نزدیک بود که چپ کنه…اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شد… برای چندین ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی حکم فرما بود تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: هی مرد! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن… من رو تا سر حد مرگ ترسوندی! مسافر عذرخواهی کرد و گفت: من نمیدونستم که یه ضربهی کوچولو آنقدر تو رو میترسونه" راننده جواب داد: "واقعآ
تقصیر تو نیست…امروز اولین روزیه که به عنوان یه رانندهی تاکسی دارم کار میکنم… آخه من 25 سال رانندهی ماشین جنازه کش بودم…!
الان یه SMS از دوسته عزیزی که لطف کردن و sms دادن رسید که می زارمش
تو رو به اندازه ی تخم چشم موش کور دوست دارم !
خبری تاسف بار به دستمون رسید که : دو تا اصفهانی شیرجه میزنن تو آب میگن هر کس زودتر سرش از آب اومد بیرون باید شام بده هنوز جسد هیچکدومشون رو پیدا نکردن
اگه میدونستی دستای من چقدر به دستای گرمت نیاز داره هیچ وقت اونا رو تو دماغت نمی کردی
یک باب خانه در نیاوران به مساحت 450 مترمفید، سونا استخر جکوزی و پکیج، با دید بسیار عالی... به خدا خوشبختی نمیاره، برو سر خونه زندگیت
ترکه رادیولوژیست می شه یه مریض میاد جواب عکسشو بگیره بهش می گه یه دنده سمت راست قفسه سینتون شکسته که من تو فتو شاپ واستون درستش کردم
این مسیج رو وقتی دور و اطرافت کسی نیست بخون! . . . . . . . . . . . . . . . . اگه عجله داری برو یه جای خلوت و تنهایی بخون . . . . . . . . . . . . . . . . پشت سرت رو بپا! . . . . . . . . . . . . . . . . کسی نیست؟ داری میخونی؟ . . . . . . . . . . . . . . . . خوب! خدا رو شکر که کسی نیست ببینه سر کاری!
می دونی چینی ها به دوقلو چی میگن؟ این چون اون، اون چون این!
دو تا لرداشتن تو یه ماشین بمب کار میذاشتن
یکیشون به اون یکی میگه: اگه این بمب الان
منفجر شه چی کار کنیم؟ اون یکی میگه نگران نباش
من یکی دیگه دارم
یه بار یه دیوونه دنبال رئیس بیمارستان می اندازه . خلاصه رئیس بیمارستان رو تو یه بن بست گیر میاره. رئیس بیمارستان با ترس می گه از جون من چی می خوای ؟ دیوونه هه می ره با دست بهش می زنه می گه حالا تو گرگی!
زنی که 4 باز ازدواج کرده بود هنوز دختر بود
پرسیدند چطور ممنکنه؟ گفت: اولی جانباز بود .... نداشت. دومی رشتی بود بخار نداشت. سومی قزوینی بود از پشت میگذاشت. چهارمی ترک بود میگفت آدم به ناموس خودش تجاوز نمیکنه
اگه گفتی شباهت زن با گردباد چیه؟جفتشون اول که میان با هیجان وارد زندگیت میشن و جفتشون موقع رفتن, خونه, ماشین و همه زندگیتو با خودشون میبرن
غضنفر زنگ می زنه ثبت احوال، می گه ببخشید اونجا ثبت احواله؟ می گن بله... می گه من امروز حالم خوبه، لطفا ثبتش کنید.
کرمه می افته توی قابلمه ماکارونی می گه وای عجب بمال بمالیه!!!
به غضنفر میگن تو که روزه نمی گیری، چرا سحری می خوری؟ می گه نماز که نخونم،... روزه که نگیرم... سحری هم نخورم؟ بابا مگه من کافرم؟
عکس العمل پسرا وقتی عروس و داماد میبینن : اگر عروس زیبا باشه : عجب چیزیه! اگر عروس زشت باشه : عجب چیزیه! اگر عروس معمولی باشه : عجب چیزیه! اگر داماد خوشتیپ باشه : الانشو نگاه نکن خوش تیپه...2 روز دیگه.... اگر داماد بی ریخت باشه : با این قیافش چه چیزی بلندکرده بی شرف!!!!... اگر داماد معمولی باشه : ولی عروس عجب چیزیه..... نتیجه گیری : عروس عجب چیزیه!!!!
ترکه میره خواستگاری میگن مهریه دختر ما 100000000000000000 تومنه. میگه چه خبره؟؟؟ مگه شبی چند حساب کردین؟؟؟
غضنفر میره جبهه فرداش برمیگرده ؛ میگن : پس چرا برگشتی ؟
میان فرشتگان تنها شیطان احساس غرور می کند ! چون او میدانست تو ارزش سجده کردن نداشتی
ترکه با دوست دخترش میرن پارک ترکه میگه :عزیزم اگه این درخت کاج زبون داشت الان به ما چی میگفت ؟ دختره میگه اگه زبون داشت میگفت کره خر من زردآلوام نه کاج
میدونید اگه یه مرد وارد حموم زنونه بشه چی میشه؟ زنا میکشنش ولی اگه یه زن وارد حموم مردونه بشه مردا همدیگرو میکشن !!
مریض: دکترجون من دائم دارم فکر میکنم کهیک گاوم!دکتر: خوب این خیالات از کی برات پیدا شده؟ مریض: از وقتی که یک گوساله کوچیک بودم
یه خانومی وارد داروخانه میشه و به دکتر داروساز میگه که به سیانور احتیاج داره!
داروسازه میگه واسه چی سیانور میخوای؟
خانومه توضیح میده که لازمه شوهرش را مسموم کنه!
چشمهای داروسازه چهارتا میشه و میگه: خدا رحم کنه، خانوم من نمیتونم به شما سیانور بدم که برید و شوهرتان را بکُشید! این بر خلاف قواننیه! من مجوز کارم را از دست می دم ... هردوی ما را زندانی خواهندکرد و دیگه بدتر از این نمیشه! نه خانوم، نـــه! شما حق ندارید سیانور داشته باشید و حداقل من به شما سیانور نخواهم داد.
بعد از این حرف خانومه دستش رو میبره داخل کیفش و از اون یه ...